در جواب مینویسم "سلام قربونتون برم، همه خوبیم..." و دست میبرم، به رسم عادت هر روز، تکهای از قلب و جانم را میکَنَم، میچسبانم ته پیغام و میفرستم برای مادر و خدا خدا میکنم باز هم سد فیلترها را بشکند و زود پاسخش بیاید. فیلتر که سهل است، مادرم سختترین سدهای زندگی را شکسته. اواسط ۶۸ که متولد شدم، جنگ تمام شده بود ولی مادرم همچنان میجنگید. روزهای کشدار و طاقت فرسایی که در بیمارستان بستری بودم، هر روز از آنسوی شهر به بالینم پرواز میکرد و بدن نحیف و بیمارم را به آغوش میکشید و به امید اینکه قطرهای از عصاره وجودش را بنوشم هفتاد حمد میخواند.
و مثل هر بار، معجزه نفسهایش گرفت. زمزمههای مادرانه شد بهترین پادزهر تن رنجورم و کم کم جان گرفتم، رنگ رخساره برگشت و دعای مادر مرا "زنده کرد" و من، "زندگی کردم". و زندگی هزاران چرخ خورد و امروز، جسمم از او فرسنگها دور است ولی روحم همانجا مانده. لابهلای لطافت دستان معطرش و مابین صفحات قرآنش و بین همین تلگرامهای کوچک و مختصر مفید روزمره.
و من هر روز بیدار میشوم و مادر، قربان صدقههایش را روانهام میکند؛ نفس میکشم، دعایم میکند؛ راه میروم، میخوابم، بیدار میشوم، خانه را ترک میکنم، نگرانم میشود. زنگ میزنم و هنوز سلام نکرده، میپرسد "چرا صدات گرفته دخترم؟ گریه کردی، مادر؟" و توضیح میدهم که کمی سرما خوردهام و قول میدهم که از همان شربتهای لیموترش و عسل و سوپ مرغهای بینظیرش درست و میل کنم و هنوز گوشی را نگذاشته، هفتاد حمدهای مادر پرواز میکنند میرسند به سوز زمستان غربت و تک تک سلولهایش سفت بغلم میکنند و رهایم نمیکنند. آخر، بند ناف را که بریدند، یادشان رفت بند روحمان پاره شدنی نیست. یادشان رفت تک تک اعضای این وجود، از زمزمههای خلوت نیمه شب مادر با خدا تغذیه میکند...
پس ای تلگرامهای ناتحفه تمام نشدنیام، سلامم را به مادرم برسان، این تکه پارههای قلبم را بده در دستان گرمش نگه دارد و بگو، نازنینْ مادرم، به زودیِ زود میآیم، کوچک میشوم، مثل همان روزهای شیرین کودکیام در خانه خیابان جمالزاده، میفتم توی بغلت و تو هیچ نگو و فقط نفس بکش و باش و موهایم را نوازش کن و لطفا بگو "نگران هیچ چی نباش، عزیزکم" و با کلماتت، مثل همیشه معجزه کن.
و من همان جا میمانم و تو تکه های قلبم را به هم بچسبان، مادر.
و خودت خوبِ خوب میدانی:
هر روز و هر ساعت و هر لحظه من، جشن وجود مقدس توست، مادرم، جانِ جانانم، پاره تنم.
ای جانم به فدایت...
کوچکتان، سپیده
۷ اسفند ۹۷
پ.ن. خداوندا سایه تمامی مادرهای نازنین دوستان را بر سر ایشان حفظ و مستدام، و روح مادران عزیز سفر کرده ایشان را قرین رحمت و غفران جزیل ذات رحمان بیانتهایت قرار بده، الهی آمین.
برچسب : نویسنده : inkejormnist بازدید : 73